مهمان
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ب.ظ
"بسم الله الرحمن الرحیم"
السلام علیک ای مسافر حسین

دیشب حضور دو مهمان آسمانی در دانشگاه مون با وجود این که از همه جا جامونده بودم، حس خیلی خوبی داشت یعنی هنوز اهلبیت و شهدا نگاهی به ما می کنند. وقتی صحبت از مراسم و یادواره دانشگاه شروع شد با خودم می گفتم چقدر خوب میشد یه شهید می آوردن برای مراسم تا اینکه یه شب قبل یادواره متوجه شدم قراره دو شهید گمنام میهمان برنامه مون باشند.
ورود شهدا بعد از سخنان مادر شهید عزیزی که فرزندشون پس از 10 سال چشم انتظاری بهشون رسید دنیایی بود برای خودش...
و عنایت ویژه شهدا دعوت آخر مراسم و دیدار خصوصی شون بود...فقط تو اون لحظات یاد مادر بود و مادر...و به یاد همه دوستان...ان شاالله بتونیم حق این مهربونی هارو ادا کنیم.
السلام علیک یافاطمة الزهرا
آه، شده خانه ات بیت الأحزان
شده شعله ور این گلستان
دعا کن رسد عمر ما هم به پایان
وای نمانده دگر شور و حالی
نه صوت اذان بلالی
من و مادر و گفتگویی خیالی
یازهرا، پس از تو غم مرتضی کامل شد
مراد همه دشمنان حاصل شد
چه خونها به دل شد
شده شعله ور این گلستان
دعا کن رسد عمر ما هم به پایان
وای نمانده دگر شور و حالی
نه صوت اذان بلالی
من و مادر و گفتگویی خیالی
یازهرا، پس از تو غم مرتضی کامل شد
مراد همه دشمنان حاصل شد
چه خونها به دل شد
التماس دعا
+تا مگر برسد به مزار معطر تو
به کجا برود به هوای تو مادر تو
دل نداده به غیر نگاهت، مادر تو نشسته به راهت
در انتظار تو به لب رسیده جان
سلام ما به تو شهید بی نشان
به کجا برود به هوای تو مادر تو
دل نداده به غیر نگاهت، مادر تو نشسته به راهت
در انتظار تو به لب رسیده جان
سلام ما به تو شهید بی نشان
۹۳/۰۹/۲۵