قبله عشق

شکر خدا را که در پناه حسینیم، عالم از این خوب تر پناه ندارد

قبله عشق

شکر خدا را که در پناه حسینیم، عالم از این خوب تر پناه ندارد

قبله عشق

زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ بی خون خدا مرده ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی رمزی است میان خدا و عشاق ؛ یعنی که این است بهای دیدار .
"شهید سیدمرتضی آوینی"

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم رب الشهدا

 

این روزها سالروز عملیات والفجر8 است، عملیاتی که با نام مقدس مادرسادات "فاطمه زهرا" شروع شد. مادری که شهادتنامه خیلی از رزمنده ها رو امضا کرد. شهرمون هم شهدای زیادی تو این عملیات تقدیم کرد...شهید مصطفی پور، بهاور، امامی و... شهید حسن علی امامی که تو خواب خانم فاطمه زهرا رو می بینه که بعد از چند مدت بی قراری بهش میگه تو این عملیات به شهادت می رسی. حسن علی که وقتی دوربین بدست داشت منطقه رو رصد می کرد تو دوربین گنبد امام حسین رو می بینه و بعد دوربین و تمیز میکنه و میده به هم رزمش که اون ببینه و اون طرف چیزی نمی بینه و باز هم شهید امامی از دوربین گنبد ارباب رو رویت میکنه....

 

                                   

 

یادش بخیر اروندکنار و روایت گری حاج آقاعلیجان زاده از شهیدچیتگر، امامی، مصطفی پور و جنوبی که تو راه اروند خانم شهید امامی تماس گرفتند که شهید منتظرتونه و اومده به استقبال تون...یه حس و حالی بود...

شهدا مطمئنا این شب ها روضه ی مادر رو تو عملیات زیر لب زمزمه می کنند....

در آن کوچه ی باریک و تنگ

به آیینه معرفت خورد سنگ

به یک ضربه دو صورت آسیب دید

یکی شد کبود و یکی سرخ رنگ

............

شادی روح شهدا صلوات

التماس دعا


فردا هم با اطاعت از امر ولی و پیروی خون شهدا می آییم با شعار مـــــرگ بـــــر آمـــــریــــــکا

 

۱۲ نظر ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۵۵

"بسم الله الرحمن الرحیم"

 

سلام، بعد از 6 سال مجددا شهر سفیدپوش شد. خدایا شکرت...

 2 تا عکس هم تصاویر دیروز دانشگاه است. حیف که داشتم منجمد میشدم والا خودم بیشتر عکس می گرفتم.

 

    

 

    

 

 

 

۱۴ نظر ۱۳ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۱۵

 "بسم الله الرحمن الرحیم"

 

یازهرا

احساس و قلب من جا مونده دستتون 

 

                  


سلام
خیلی دلم یه جلسه هیات با روضه حضرت زهرا میخواد، مجلسی مثل اولین سال فاطمیه عروج سیدسجاد که برنامه های فاطمیه هیات یه حال دیگه ای داشت با نوای ضبط شده سیدسجاد، دلم یه غروب شلمچه میخواد با روضه ی مادر...


نوای دل...

 یکی انگار داره دل رو به یه جای غریبی می کشونه
 اون که با چادر خاکیش گناهای همه رو می پوشونه

 

التماس دعا

۳ نظر ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۳
بسم رب الشهدا

سر قبر نشسته بودم …

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….

از خواب پریدم.

مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.

بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.

زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…

ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟

مکث نکرد، گفت : سی-سالگی …

باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…


جوان انقلابی(+)



۱۲ نظر ۰۴ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۸