یازینب
اتوبوس ها جلوی در اردوگاه ایستادند. همه اسرا را سوار کرد. فکر کردیم می خواهند ما را به بغداد ببرند. اما تا چشم باز کردیم وسط شهر بصره میان مردم بودیم. صدام می خواست نمایش قدرت بدهد و به عنوان پیروزی اسرای ایرانی را در شهر بچرخاند. صحنه خیلی عجبی بود. مردم کنار خیابان رقص و هلهله می کردند. جلوی اتوبوس را می گرفتند، درب اتوبوس را باز می کردند و بچه ها را با چوب و سنگ می زدند. توی صورت بچه ها آب دهان می انداختند. بعضی ها را پیاده می کردند و با مشت و لگد می زدند. بغض بچه ها ترکید و آسمان چشمانشان ابری شد، به خاطر کتک و بی احترامی نه، یاد اسرای کربلا افتاده بودند.
شهید سید مرتضی آوینی:
گل وجود آدمی خاک فقر است که با اشک آمیخته اند و در کوره ی رنج پخته اند. زینب کبری(س) گنجینه دار عالم رنج است، او وارث بیت الاحزان فاطمه(س) است و بیت الاحزان قبله ی رنج آدمی است.
سلام، شرمنده که دیر بروز می کنم یا درگیر میان ترم ها هستم یا اینکه حسش نیست.
دوستان محترم برای عاقبت بخیری مون خیلی دعا کنید بعضی روزها آدم تو دانشگاه یه چیزایی از استاد و دانشجوها می شنوه که....واقعا تحمل کردنش برای ماها سخته!...
** کتاب آفتاب در حجاب، سید مهدی شجاعی رو پیشنهاد می کنم حتما تو این ایام بخونید.
آخه احساس میکنم خوندنش تو محرم و صفر یه حال دیگه ای داره.
التماس دعا
پایش ز دست آبله آزار می کشد
یا حضرت رقیه (س)
در این روز ها و شب ها مارو از دعا فراموش نکنید...