نوکری روسیَهم
جای تعجب دارد
با تمام بدی ام
باز هم آقا ماندم
یا بگویید بیا
یاکه بگویید برو
خسته ام بس که
در این شاید و اما ماندم
کرب و بلا پای پیاده
چقدر می چسبد
من که امسال هم
از کرب و بلا جا ماندم
کرب و بلا چه سلامی چه علیکی برهم زدی سامون زینب
کرب و بلا چه سلامی چه علیکی چیزی نمود از جون زینب
دل، خسته ام، از این قفس دلم گرفته
باز می زنم نفس نفس، دلم گرفته
داداش یاد رقیه ام که میگفت:
عمه اون مرد معجرمو نمیده پس دلم گرفته ...
فداک عمتی یازینب
حالا دیگه همه کاروانیان اربعین به سمت حرم ارباب راه افتادند، امروز خواهرم که زنگ زد میگفت: اینجا قیامتیه...
انشاالله برای یکبار هم که شده زیارت اربعین اباعبداالله با پای پیاده قسمت بشه..
این روزها منم و عکس گنبد طلایی ارباب تو اتاقم همراه با نوشته کنارش
"حسین جان از من نیاز میرسد و از ناز حسین دردسری شده سفر کربلای من...."
الـــــســـــلام علـــــیــــک یــا ابــــاعـــــبــــدالله
دوستان برای عاقبت بخیری مون خیلی دعا کنید.
دریافت